۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

در آمدی بر نقد کتاب جدید و موفق" چهل سالگی و بعد از آن"

بدون ترس یا واگذاز کردن به زمان ...همه چیز را تجربه باید کرد..آموختن هر حرفه ای...جای هر کس و ناکسی نشستن.
به خود اجازه می دهد...چون به رسیدن به پیری ایمان دارد...
تجربه هایی که بقیه با زمان به پشت گوش می اندازند...
آیا بعد از همه ی این ها اتفاق دیگری می افتد؟..
آیا پیری در جوانی بیماریست؟
تاریخچه ی پیری و اصول رقص کولی ها...
پیری در تاریخ...
پیری به عنوان تفکری نظام مند از ابتدای جوانی..

وچیز جالب برام این بود که یک فصل تمام اختصاص داده به انتقال مفهوم پارادوکس مورچه:
مورچهای داریم که قرار است مسیر بین آ تا ب را طی کند نصف مسیر بین دو نقطه را با قرار می رود سپس یک چهارم آن مسیر راقرار می شود حرکت کند یک هشتم یک شانزدهم و...با این حساب مورچه تا بی نهایت بار دارد دنباله ای از مسیر ها را طی می کند ونباید هیچ وقت به نقطه ی مقصد برسد
سپس کتاب توضیح می دهد که چگونه وارد کردن مفهوم پیری و قدم ها و نگاه کردن به مقصد به سمت مقصد غنا می بخشد...کتاب در این فصل تقریبا خواننده روبه ارزش پیر شدن و سرعت در مسیر متقاعد می کند. مورچه ای که مفهوم پارادوکس پیری را در ذهن ندارد مسیر را خیلی معمولی در زمان مشخص طی می کند
این کتاب با مفهوم پارادوکس پیری و نوع دیدگاهش در امر به معروف پیر زیستن یک اثر فوق العاده جذاب و تاثیر گذار هست! سعی می کنم بعدا تکه های بیشتری از اون رو اینجا بیارم..
بخش دوم کتاب سنگین تر هست و به مسایل بعد از سی و نه چهل سالگی می پردازد... و امکان حیات روبعد از اون به طور مفصل مورد بحث قرار می دهد.

هیچ نظری موجود نیست: